راهنماي اخلاقي کارآزماييهاي باليني
مقدمه
کارآزمايي باليني معتبرترين روش تهيه ي مستندات براي استفاده ي باليني است. انجام کارآزمايي باليني براي پيشرفت
علوم پزشکي از ضرورت و اهميت ويژه اي برخوردار است. اما در عين حال، نظر به اينکه در کارآزماييهاي باليني، بر
خلاف ساير انواع مطالعات، مداخله اي به صورت عمدي بر روي آزمودني ها به انجام ميرسد، اين شيوه ي پژوهش، بيش از
ساير انواع و شيوه ها، دربردارنده ي ملاحظات و دغدغه هاي اخلاقي است.
اين راهنما دربردارنده ي مهمترين ملاحظات اخلاقي است که در اين زمينه بايد رعايت شوند. هر پژوهشگر يا
بالينگري که در کارآزمايي باليني مشارکت ميکند، بايد علاوه بر مفاد اين راهنما، از راهنماي عمومي اخلاق در پژوهش
هاي علوم پزشکي، راهنماهاي اختصاصي اخلاق در پژوهش کشور به فراخور موضوع، و نيز از ساير قوانين و مقررات
مرتبط با کار خود آگاه باشد و آنها را رعايت کند. اين موضوع بهويژه در رابطه با رعايت مفاد راهنماي پژوهش بر گروه
هاي آسيب پذير مورد تأکيد است.
فصل اول: ارزيابي سود و زيان
1- کارآزماييهاي باليني بايد کاملاً در چارچوب يک طرحنامه و دستورالعمل مکتوب طراحي و اجرا شوند. طرحنامه
و دستورالعمل کارآزمايي باليني بايد دربردارندهي بخش ملاحظات اخلاقي، همچنين اطلاعات مربوط به بودجه
ي پژوهش، حاميان پژوهش، وابستگي حرفهاي، بيان هرگونه تعارض منافع احتمالي و تمهيدات مورد نظر براي
ترغيب مشارکت افراد در مطالعه باشد.
2- شروع اجراي کارآزمايي منوط به بررسي و تأييد طرحنامه و دستورالعمل آن توسط کميته ي اخلاق در پژوهش
است. کميته ي اخلاق در پژوهش حق پايش کارآزماييهاي در حال اجرا را دارد. پژوهشگر موظف است که
اطلاعات مورد نياز براي پايش را در اختيار کميته قرار دهد.
3- پژوهشگر موظف است که در طول اجراي پژوهش، هرگونه حادثه يا عارضه ي نامطلوب جدي قابل انتساب به
پژوهش را در اولين زمان ممکن، به کميته ي اخلاق در پژوهش و ساير مراجع قانوني ذيربط گزارش دهد.
4- کميته ي اخلاق مسؤوليت دايمي نظارت بر اجراي اخلاقي پژوهش را بر عهده دارد، لذا پژوهشگر ارشد بايد اين
کميته را در مورد تمامي تغييرات دستورالعمل مطالعه و هر حادثه ي نامناسب جدي در طول مطالعه آگاه سازد.
همچنين، هر اطلاعات جديدي که ممکن است امنيت آزمودني يا اجراي مطالعه را تحت تأثير قرار دهد را بايد
به اطلاع اين کميته برساند.
5- کارآزمايي باليني بايد تنها توسط افراد داراي مجوز حرفهاي مرتبط و ذيصلاح از نظر علمي انجام گيرد.
6- انجام کارآزمايي باليني تنها زماني قابل توجيه است که جامعهاي که افراد تحت مطالعه به آن تعلق دارند بتوانند
از نتايج آن پژوهش سود ببرند.
7- تمامي اقدامات احتياطي لازم جهت حفظ حريم خصوصي آزمودنيها، محرمانه ماندن اطلاعات مربوط به ايشان
و همچنين کاهش تأثير نامطلوب مطالعه بر سلامت جسمي و رواني آزمودنيها بايد به عمل آيد.
8- در مرحلهي طراحي مطالعه، بايد نحوهي پيگيري آزمودنيها پس از اتمام مطالعه تعيين شود و در صورت لزوم،
براي دسترسي آنها به بهترين روش پيشگيري، تشخيص، درمان يا ساير مراقبتهاي مناسب، تمهيدات لازم
درنظر گرفته شود. دسترسي لزوماً به معني فراهم آوردن خدمات رايگان نيست.
9- در صورت وقوع عوارض يا حوادث نامطلوب قابل انتساب به پژوهش، در حين و پس از مطالعه، پژوهشگر بايد
اقدامات درماني و مراقبتي مناسب را براي آزمودني، بدون تحميل هزينه به وي، فراهم آورد. تمهيدات مالي براي انجام اين
تعهد، نظير بيمه کردن پژوهش، بايد در هنگام طراحي مطالعه در نظر گرفته شده باشد.
10- اگر در حين يا بعد از انجام پژوهش، وجود بيماري يا وضعيت مرتبط با سلامت خاصي در آزمودني تشخيص
داده شد، پژوهشگر يا مؤسسه ي حامي بايد در صورت آزمودني، وي را از اين موضوع آگاه کند.
11- پژوهشگرموظف است که در صورت رضايت آزمودني، شرکت او در کارآزمايي را به اطلاع پزشک خانوادهي وي
برساند.
12- کليهي اطلاعات کارآزمايي باليني بايد بهگونهاي ثبت، بهکارگيري و ذخيره شود که امکان شناسايي، گزارش و
تفسير دقيق آنها فراهم باشد.
13- هرگونه پرداخت مالي به آزمودني بايد تنها در محدودهي بازپرداخت هزينههاي تحميلشده به وي در اثر شرکت
در پژوهش و قدرداني از او باشد. بايد از هرگونه پرداخت غيرمتعارف که احتمال داشته باشد که آزادي فرد -
براي قبول يا تداوم مشارکت در پژوهش را خدشهدار کند خودداري شود. -
14- مطالعات دوسوکور بايد بهگونهاي طراحي شوند که در صورت وقوع عارضهاي براي هرکدام از آزمودنيها که
شکستن کد را ايجاب کند، فردي که امکان شکستن کد را براي آن آزمودني دارد و نحوهي انجام اين کار
مشخص باشد. جزئيات اين موضوع بايد در دستورالعمل کارآزمايي آورده شود.
15- هيچ مداخلهاي که هنوز بر اساس پزشکي مبتني بر شواهد تأييد نشده است، نبايد به دلايلي نظير گياهي يا
سنتي بودن از طي تمامي مراحل استاندارد آزمون و کارآزمايي مستثني شمرده شود.
16- چنانچه براي يک کارآزمايي باليني فاز يک، آزمودني زن مورد نياز باشد، بايد اين افراد در سن باروري نباشند
يا از روشهاي قطعي پيشگيري از بارداري استفاده کنند.
17- در کارآزماييهاي با پرتوتابي، نوع و دوز مداخله بايد به تأييد کميتهي اخلاق رسيده باشد. اين تأييديه نيز بايد
بر اساس نظر مشورتي تخصصي باشد.
18- داوطلبان سالم در کارآزماييهاي با پرتوتابي بايد بيش از ۰۵ سال سن داشته باشند. در صورتي ميتوان از افراد
با سن کمتر استفاده کرد که مطالعه مربوط به گروه سني ايشان باشد. تعداد شرکتکنندگان بايد در حداقل
تعداد ممکن با توجه به هدف مطالعه و دقت مورد نياز انتخاب شود.
19- در صورتيکه مداخلهي دارويي در مطالعه مد نظر باشد و داروي مورد نظر در فهرست دارويي کشور وجود نداشته يا به
ثبت نرسيده باشد، فرايند صدور مجوز انجام مطالعهي باليني و همچنين واردات و ترخيص داروي تحقيقاتي مورد
استفاده در کارآزمايي باليني تابع مقررات و ضوابط مربوطه و به عهده ي سازمان غذا و دارو است.
فصل دوم: رضايت آگاهانه
1- اخذ رضايت آگاهانه براي کارآزمايي باليني بايد همواره به صورت کتبي باشد. فرم رضايتنامه بايد دربردارنده ي
تمامي اطلاعات لازم براي تصميمگيري فرد جهت شرکت يا عدم شرکت در پژوهش شامل اطلاعاتي که در –
بندهاي بعدي اين راهنما ذکر شده اند باشد. –
2- فرم رضايت آگاهانه بايد توسط پژوهشگر ارشد يا عضو ديگري از تيم پژوهشي که آگاهي و توانايي لازم را -
دارد، به عنوان نمايندهي پژوهشگر ارشد و آزمودني يا نماينده ي قانوني او امضا شود. اين فرم بايد حداقل در دو -
نسخه تهيه شود که يک نسخه ي آن به آزمودني تحويل داده ميشود و نسخه ي ديگر بايد توسط پژوهشگر نگه
داري شود.
3- در مواردي که فرد به هر دليلي قادر به خواندن فرم رضايتنامه ي مکتوب نباشد، بايد فرد ثالثي که داراي
تعارض منافع نباشد، مندرجات فرم را به زبان قابل فهم براي آزمودني توضيح داده، به پرسشهاي او پاسخ دهد.
در اين حالت، فرم بايد علاوه بر امضاي پژوهشگر و امضا يا اثر انگشت آزمودني، واجد امضاي فرد ثالث پيشگفته
نيز باشد
4- هنگام ارسال طرحنامه براي بررسي توسط کميته ي اخلاق، فرم رضايتنامه اي که قرار است به آزمودنيها ارائه
شود، بايد به طرحنامه پيوست باشد. بررسي اخلاقي طرحنامه ي کارآزمايي باليني بدون بررسي و ارزيابي فرم
رضايت آگاهانه ي آن معتبر نخواهد بود.
5- براي اخذ رضايت، اطلاعات بايد به زباني ارائه شود که براي آزمودني قابل فهم باشد. آزمودني يا نماينده ي
قانوني او بايد فرصت کافي براي پرس و جو در مورد جزييات کارآزمايي را داشته باشند. بايد به طور مشخص اعلام
شود که کارآزمايي يک فرايند پژوهشي است که مشارکت در آن داوطلبانه است و عدم قبول شرکت يا خارج
شدن از کارآزمايي در هر زماني، مراقبت از نمونه، حقوق و سلامت وي را تحت تأثير قرار نخواهد داد.
6- آزمودني بايد به اطلاعات در مورد بيمه و ساير تمهيدات براي جبران صدمات ناشي از مشارکت در کارآزمايي
دسترسي داشته باشد. همچنين، وي بايد در مورد درمانهايي که در صورت بروز صدمه يا ناتواني به دنبال
شرکت در کارآزمايي، در اختيار وي قرار خواهد گرفت آگاه شود
7- اخذ رضايت آگاهانه فرايندي است که از آغاز تا پايان ارتباط پژوهشگر آزمودني تداوم دارد. هر زمآنکه -
اطلاعات جديدي به دست آيد که امکان داشته باشد که در تصميم گيري آزمودنيها جهت قبول يا تداوم شرکت
در پژوهش تأثيرگذار باشد، اين اطلاعات بايد به صورت مکتوب در اختيار آزمودنيها قرار گيرد.
8- در زمان اخذ رضايت، بايد احتياط شود که آزمودنيها رضايت خود را تحت محذوريت و به علت وابستگي
درماني، اداري و. . . نداده باشند. در مواردي که اين احتمال وجود دارد، رضايت آگاهانه بايد توسط فرد ديگري که
اطلاع کافي از مطالعه دارد و در عين حال چنين رابطه اي با آزمودني ندارد، کسب شود.
9- شروع و تداوم شرکت آزمودني در پژوهش بايد آزادانه باشد. از همين رو، هيچيک از اعضاي تيم پژوهش نبايد آزمودني
ها را براي ادامه ي مشارکت در مطالعه مورد اجبار، تطميع، اغوا، تهديد و/ يا تحت محذوريت قرار دهند.
10- از آنجا که تمامي عوارض و خسارات قابل انتساب به پژوهش براي آزمودنيها بايد جبران شود، اخذ برائت ذمه
هيچ جايگاهي در کارآزمايي باليني ندارد و نبايد در فرم رضايت آگاهانه گنجانده شود. اين امر رضايت آگاهانه ي
پژوهشي را از رضايتنامه ي درماني متمايز ميکند.
11- فرم رضايت آگاهانه که براي اخذ رضايت به آزمودني داده ميشود، بايد دربردارنده ي اطلاعات ذيل باشد:
11- 1 عنوان کارآزمايي
11- 2 ماهيت پژوهشي کارآزمايي
11- 3 هدف کارآزمايي
11- 4 درمان يا مداخله( در کارآزمايي و احتمال تخصيص تصادفي به هر درمان يا مداخله)
11 -5 روشهاي پيگيري شامل روشهاي تهاجمي و غيرتهاجمي
11- 6 مسؤوليت آزمودنيها
11- 7 جنبه هايي از کارآزمايي که ماهيت پژوهشي دارد.
11- 8 مخاطرات قابل پيش بيني کارآزمايي براي آزمودنيها
11- 9 منافع مورد انتظار براي شرکت کنندگان، چنانچه در يک کارآزمايي هيچگونه منافعي پيش
بيني نميشود بايد آزمودني از آن آگاه باشد.
11- 10 در صورت استفاده از دارونما، توضيح معناي آن، احتمال تخصيص به گروه دارونما، و ذکر خطرات و
فوايد احتمالي در صورت تخصيص به شاخه يا گروه دريافت کننده ي دارونما
11- 11 روشهاي درماني جايگزين که ممکن است در دسترس آزمودني باشد به همراه منافع و
خطرات بالقوه ي آنها
11- 12 عدم تحميل هزينه به آزمودني به واسطه ي مداخلات پژوهشي
11- 13 غرامت و درمان صدماتي که در جريان کارآزمايي ممکن است براي فرد ايجاد شود.
11- 14 در صورتيکه وجهي در قبال مشارکت شرکت کنندگان در مطالعه پرداخت ميشود، ميزان و
نحوهي پرداخت آن ذکر شود.
11- 15 بازپرداخت مخارجي که آزمودني در اثر شرکت در مطالعه متحمل ميشود.
11- 16 داوطلبانه بودن مشارکت افراد در کارآزمايي و تصريح به اينکه آزمودنيها در هر مرحله از
کارآزمايي اين حق را دارند که از مطالعه خارج شوند بدون اينکه لازم باشد جريمه يا خسارتي را
پرداخت کنند يا درمان معمول ايشان تحت تأثير قرار گيرد.
11- 17 محرمانه بودن اطلاعات شخصي آزمودنيها و تصريح به انتشار نتايج به صورت آماري و به نحوي
که اطلاعات فردي فاش نشود.
11- 18 اشخاصي که حق دسترسي به اطلاعات آزمودني را خواهند داشت، از جمله کميته ي اخلاق در
پژوهش
11- 19 تصريح به اينکه چنانچه اطلاعات جديدي در مورد سلامت افراد يا تأثيرگذار بر تداوم مشارکت آنها
در دسترس قرار گيرد، آزمودني يا نمايندهي قانوني او در اولين فرصت در جريان قرار خواهند گرفت.
11- 20 نام و شمارهي تماس شخص يا اشخاصي که آزمودني ميتواند در زمان وقوع عوارض ناخواسته
يا براي کسب اطلاعات بيشتر با آنها تماس بگيرد.
11- 21 پيش بيني و توصيف شرايطي که در آن شرايط، شرکت فرد در مطالعه ممکن است خاتمه يابد.
11- 22 مدت زمان مورد انتظار مشارکت افراد در کارآزمايي
11- 23 تعارض منافع احتمالي پژوهشگران و وابستگي هاي حرفهاي ايشان
12- چنانچه به هر دليلي کارآزمايي قبل از موعد مقرر خاتمه يافته يا تعليق شود، مؤسسه ي پژوهشي يا پژوهشگر
بايد آزمودني را از اين موضوع مطلع کند و به او اطمينان دهد که درمان مناسب و پيگيري مورد نياز براي آنها
انجام خواهد شد.
فصل سوم: دارونما
1- فوايد، خطرات، عوارض و کارآيي روش مورد آزمون بايد در مقابل بهترين روشهاي پيشگيرانه، تشخيصي يا
درماني موجود مورد مقايسه قرار گيرد.
2- استفاده از دارونما در کارآزماييهاي باليني در صورتي که درمان يا مداخلات استاندارد وجود داشته باشد،
غيرقابل قبول است، مگر در موارد ذيل
2- 1 شواهدي از اثربخشي بيشتر درمان استاندارد نسبت به دارونما وجود نداشته باشد
2- 2 درمان استاندارد به دليل محدويتهاي هزينه يا عدم تأمين پايدار آن در دسترس نباشد. البته منظور از
محدوديتهاي پرداخت هزينه از ديدگاه نظام سلامت است. بنابراين، اين مورد شامل حالتي که تأمين درمان
استاندارد اثربخش براي افراد غني يک جامعه ممکن و براي افراد کم درآمد غيرممکن باشد، نميشود.
2- 3 چنانچه جامعه ي بيماران مورد مطالعه نسبت به درمان استاندارد مقاوم باشند و درمان استاندارد
جايگزين براي آنان وجود نداشته باشد.
2- 4 وقتيکه هدف کارآزمايي بررسي تأثير توأم يک درمان به همراه درمان استاندارد باشد و به هر دليلي
کليه ي افراد مورد مطالعه، درمان استاندارد را دريافت کرده باشند.
2- 5 وقتي که بيماران درمان استاندارد را تحمل نميکنند و اگر بيماران روي درمان استاندارد نگه داشته
شوند، عوارض مرتبط با درمان و زيانهاي غيرقابل برگشت با هر شدتي براي آنها ايجاد شود و درمان
استاندارد جايگزيني براي آنها وجود ندارد.
2- 6 زمانيکه يک روش پيشگيري، تشخيص يا درمان براي يک وضعيت خفيف مورد بررسي قرار ميگيرد
و بيماراني که دارونما دريافت ميکنند در معرض خطر اضافي شديد يا غيرقابل برگشتي قرار نميگيرند.
3- استفاده از جراحي دروغين به عنوان دارونما پذيرفته نيست مگر در مواردي که کليه ي شروط زير صادق باشد :
3- 1 پيامد مورد سنجش سوبژکتيو (ذهني) باشد، از قبيل درد و کيفيت زندگي
3- 2 جراحي استاندارد قابل قياس وجود نداشته باشد و تنها راه سنجش دقيق اثربخشي مداخله، استفاده از
کنترل جراحي دروغين باشد.
3- 3 خطر جراحي دروغين به حد قابل قبولي پايين باشد.
3- 4 بيمار با آزادي کامل و با آگاهي از اينکه ممکن است مورد جراحيدروغين قرار بگيرند که هيچ نفع
درماني براي آنها ندارد، رضايت کتبي داده باشد.
3- 5 کميته ي اخلاق انجام جراحي دروغين را در مورد مداخله مورد نظر با رعايت دستورالعمل ارائه شده
مجاز تشخيص بدهد.